چه زیبا خالقی دارم . چه بخشنده خدای عاشقی دارم. که میخواند مرا با انکه میداند گنه کارم. اگر رخ بربتابانم ،دوباره مینشیند برسر راهم دلم را میرباید با آن طنین گرم و زیبایش که در قاموس پاک کبریایی ، قهر نازیباست. چه زیبا عاشقی را دوست می دارم. دلم گرم است ، می دانم که می داند بدون لطف او تنهای تنهایم خدای من ،خدایی خوب می داند. و می داند که سائل را نباید دست خالی راند. چه ترس از ظلمت شبها به هنگامی که می گوید : عزیزم! حاجتی داری اگر اینک بخوان ما را که من حاجت روا کردن برای بنده ام را دوست می دارم. خدا همیشه با ماست...
نظرات شما عزیزان: